چقدر خوشحال بود که سیاه پوست او را به چوب دعوت کرد - او از خوشحالی می پرید! و توجه داشته باشید، او همان کسی است که از او پرسید، و او می گوید: "خیلی خب! البته، همه در دانشگاه از قبل می دانند که او چه دیک بزرگی دارد - بنابراین جوجه ها می دوند تا سوراخ های خود را خوشحال کنند. این سبزه حتی الاغ خود را به او داد. و وقتی وارد شد اهمیتی نمیداد. و بعد فلان قلدر همچین فاحشهای را به همسری میگیرد و مطمئن میشود که باکره است.))
من عاشق سکس در ماشین هستم، البته نه با خانم های تصادفی! اینطوری با خانم من برای تغییر جالب است، مخصوصاً در یک روز سفید در یک خیابان شلوغ. و البته در یک ماشین کاملاً رنگی! شما می توانید همه را ببینید و این تصور را به شما دست می دهد که همه می توانند شما را ببینند! این واقعاً هر دوی ما را روشن می کند! این هم خیلی مهم است که خانم باید خیلی منعطف باشد وگرنه اتفاق جالبی نمی افتد!