خانم مکنده به هیچ وجه - دهانش را برای لعنتی مثل روزنه بالا میبرد! خانم پرشور بلد است لب و زبانش را کار کند، نه سوراخ خروسش را! به بیان ملایم، این کاری است که یک عروسک لاستیکی می تواند انجام دهد. و در رختخواب او فقط آنجا دراز می کشد و از آن لذت می برد، در حالی که زن پرشور به موقع با خروس تکان می خورد.
این نوک پستان روستایی راه خود را در اطراف گل میخ های اصیل می شناسد. وقتی آب شلنگ زد، نیتش مثل چشمانش روشن بود. تنها چیزی که در ذهن داشت شلاق زدن بود. کارمند کشاورز یک مرد ساده است. او موافقت کرد که فوراً لکه مرطوب او را غوطه ور کند. خب، عوضی مو قرمز به چیزی که می خواست رسید - یک وعده شیر بخار پز در صبح او را خوشحال کرد. فقط چنین آرزوهای صادقانه ای مبارک!