همه آنها چقدر کارساز و مترقی هستند. هیچ کس عجله ندارد و هرکس کار خود را انجام می دهد. یکی دارد بیدمشک را می لیسد، یکی در دهانش می زند و همه چیز خیلی سریع و با احساس است. دریایی از شور و خلق و خو. بلوند باهوش است، می داند دارد چه کار می کند، لازم نیست چیزی به من بگوید. بچه ها آنقدر گرسنه اند که انگار نیم سال است منتظرند و رابطه جنسی ندارند، مثل ماشین های بخار نفس نفس می زنند.
جوجه مو قرمز برای امانت وارد شد. مشاور بانک حق پرداخت بدهی او را روی میز بررسی کرد. او را در تمام سوراخ هایش لعنت کرد. نتیجه مثبت بود. وام است. ای بچا، اینطوری مکیدن.